چگونه خارج از چارچوب فکر کنیم؟

اگرچه ممکن است از این اصطلاح برای مواردی بسیار و البته بی‌ربط استفاده شود، اما اصطلاح خارج از چارچوب فکر کردن اغلب برای افرادی به کار می‌رود که مبتکر هستند و زندگی کاری و شخصی آنها کیفیت بالایی دارد. خارج از چارچوب فکر کردن معمولا حس ایمن بودن به افراد می‌دهد و البته انجام آن نیز آسان است، اما در بسیاری از مواقع این ویژگی توسط بسیاری از مدیران نادیده گرفته می‌شود.

چرا خارج از چارچوب فکر کردن سخت است؟

ممکن است برای همه ما پیش آمده باشد که در جلسه‌ای شرکت کنیم که در آن از شرکت کنندگان خواسته شده تا خارج از چارچوب فکر کنند. مشکل این است که ما موجوداتی هستیم که به عادات خود می‌چسبیم و بیشتر ما ترجیح می‌دهیم که چارچوب ایمن و روتین همیشگی خود را داشته باشیم. تفکر خارج از چارچوب می‌تواند به معنای به چالش کشیدن باورهای دیرینه باشد. این افراد در زمانی که از آنها درباره روش زندگی و فکر کردن خارج از چارچوب سوال می‌شود به جای تکان دادن سر به نشانه موافقت، ابروهای خود بالا می‌اندازد و مخالفت خود را با این روش فکری اعلام می‌کنند.

این در مورد شرکت‌ها نیز صدق می‌کند و شرکت‌ها معمولا از شیوه فکری که ممکن است روی سود آنها اثر منفی بگذارد، دوری می‌کنند؛ حتی زمانی که داستان‌های موفقیت زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد برخی از ریسک‌ها نه تنها جواب می‌دهند، بلکه بازدهی بسیار بالایی نیز دارند. استیو جابز توسط هیئت مدیره شرکتی که خود تأسیس کرد، اخراج شد. اما بعدها، پس از اینکه اپل سیستم عامل NeXT را که تیمش ساخته بود خرید، جابز به سمت مدیرعاملی اپل رفت و سهام تحت رهبری او ۹۰۰۰ درصد افزایش یافت.

با وجود احتمال شکست و طرد شدن، باید برای رشد چه برای زندگی شخصی و چه برای کسب و کار، خطرهایی را پذیرفت. اما با این حال، با اینکه بسیار شنیدیم که به ما توصیه می‌کنند که خارج از چارچوب فکر کنید، اما هیچ‌کس درباره مفهوم و مزایای آن به ما نگفته است.

تفکر خارج از چارچوب چگونه است؟

وقتی به دنبال این هستید که ایده‌هایی جدید و خلاقانه ارائه دهید، چند ترفند ساده وجود دارد که به شما کمک می‌کنند از منطقه امن خود خارج شوید و به روشی خلاقانه فکر کنید.

۱. از کودک بپرسید که چه خواهد کرد

بچه‌ها را با تخیلات زنده‌ای که دارند، می‌توان افراد خلاقی دانست. بنابراین، در این مواقع سراغ آنها بروید و نظر آنها در مورد موقعیت خاص جویا شوید تا بتوانید ایده آنها را به دست آورید.

۲. مشکل خود را ساده کنید

اگر فکر می‌کنید مشکل شما آنقدر پیچیده است که کودک نمی‌تواند آن را بفهمد، کمی وقت بگذارید تا به نسخه ساده شده مشکل خود برسید تا بتوانید آن را برای کودک مطرح کنید. ریچارد فاینمن، برنده فقید جایزه نوبل فیزیک، درباره این موضوع اینگونه گفته است که

“اگر نتوانید مشکل خود را برای یک کودک شش ساله توضیح دهید، در درک آن ناتوان خواهید بود.”

گاهی اوقات پیدا کردن راه بیان یک مسئله پیچیده به زبان ساده، منجر به رسیدن به راه‌حل خلاقانه می‌شود.

۳. از خود بپرسید “اگر از ابتدا شروع کنم چه کار متفاوتی انجام خواهم داد؟”

اصرار به داشتن روتین مشخص دشمن تفکر نوآورانه است، اما با این حال روتین چیزی است که بسیاری آن را انتخاب می‌کنند. گاهی اوقات، تلاش می‌کنیم که از روند تکراری که هر روز داریم دوری کنیم. تغییر نگاه می‌تواند به شما کمک کند دیدگاه خود را تغییر دهید و خارج از چارچوب فکر کنید.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها